برای تعجیل در ظهور اقا و سلامتی ایشان صلوات فراموش نشه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بازدید امروز : 947
بازدید دیروز : 41
کل بازدید : 484433
کل یادداشتها ها : 738
مرغک انتظار روی شانههایمان آواز امید میخواند،
پشت تمام ثانیههایمان یک اتفاق بزرگ ایستاده، سفید، آرام؛
اما این چشمهای بیقرار دیوانهام کردهاند بس که از وقت آمدنت میپرسند.
میگویی چه کنم؟
گاهی با دلم گرم میگیرم زلال شوم مبادا از چشمهایت بیفتم بشکنم!
هوای شهر غبارآلود شده، اما من غصهام از گرد و غباری است که روی دهلیزهای جانم نشسته؛
به بزرگی دلتنگی کوچههای شهر پیامبر، دلتنگ روزهای وصالیم، که بیایی و بیت الاحزان جانمان را روشن کنی.
علی احمدی