برای تعجیل در ظهور اقا و سلامتی ایشان صلوات فراموش نشه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 21
کل بازدید : 495540
کل یادداشتها ها : 738
" ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش "
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقتی است که هر شب به تو می اندیشم
به تو آری به تو یعنی به همان منظر دور
به همان سبز صمیمی ، به همان باغ بلور
به همان سایه ، همان وهم ، همان تصویری
که سراغش زغزلهای خودم می گیری
به همان سبز چنان سبز که از سرسبزیش
می توان پل زد از احساس خدا تا دل خویش
به تبسم ، به تکلف ، به دل آرایی تو
به خموشی ، به تماشا ، به شکیبایی تو
به نفسهای تو در سایه سنگین سکوت
به سخن های تو با لهجه شیرین سکوت
به همان زل زدن از فاصله دور بهم
یعنی آن شیوه فهماندن منظور بهم
چند شبی است اول اسم کسی ورد زبانم شده است
در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم عاشق دیدار تو است
یک نفر ساده چنان ساده که از سادگیش
می توان یک شب پی برد به دلداگیش
رعشه ای چند شب است آفت جانم شده است
اول اسم کسی ورد زبانم شده است
آی بیرنگ تر از آینه یک لحظه بایست
راستی این ملک هر شب ، تصویر تو نیست؟
اگر این حادثه هر شب تصویر تو نیست
پس چرا رنگ تو با آینه اینقدر یکیست؟
حتم دارم که تویی آن ملک آینه پوش
آری آن سایه که شب آفت جانم شده بود
آن الفبا که همه ورد زبانم شده بود
اینک از پشت دل آینه پیدا شده است
و تماشاگه این خیل تماشا شده است
آن الفبای دبستانی دلخواه تویی
عشق من! آن ملک شاد شبانگاه تویی
پس بیا و جلوه ماهت نمایان کن
منتظر توام ای خوب ، ای پاک ، پس زود بیا