برای تعجیل در ظهور اقا و سلامتی ایشان صلوات فراموش نشه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بازدید امروز : 74
بازدید دیروز : 26
کل بازدید : 483180
کل یادداشتها ها : 738
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشمهایت
این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد
آقا بیا تا این شکسته کشتی ما
آرام راه ساحل دریا بگیرد
اقا بیا تا کی دو چشم انتظارم
شبهای جمعه تا سحر احیا بگیرد
پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت
تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد
اقا خلاصه یک نفر باید بیاید
تا انتقام دست زهرا را بگیرد
http://golenarges.blogsky.com/
دعا کنید رسد آن زمان که یار بیاید
خزان باغ جهان را زنو،بهار بیاید
دعا کنید،دعایی که آفتاب درخشان
به سرپرستی گلهای روزگار بیاید
کتاب عشق گشایید و "و ان یکاد"بخوانید
دعا کنید که آن یار غمگسار بیاید
سیمین دخت وحیدی
و این بار نیز از پس هزاران سال دردهای بشری
مردی که مثل کسی نیست
او خواهد آمد درست در چنین روزی
در شبی که ماه در صلابتش خواهد گریست ، پنهان و نیمه
چه ناگسیخته شده ایم
در روزگار هجرت نور
نجات دهنده ای در راه است
اگر ما در دوردست ایستاده نباشیم
خواهد آمد به هر نامی که بخوانیمش
منجی ، موعود ، redeemer ، libérateur ، mentrao ، ژلورین ، ...
هر چه که بنامیمش او خواهد آمد با دستانی پر از نور
با چشمانی پر از امید
از هم اکنون به انتظار خواهیم نشست
شعری از آقای علی کفشگر که برای امام زمان سروده است را مینویسم.
می آیی و تمام زمین است مال تو
خورشید ذره ای است ز شرح جمال تو
جوشیده در چکاد افق انتظار ما
پیچیده در عبور زمان عطر خال تو
وقتی که میرسی ز افقهای دور دست
گم می شودتمام زمین زیر بال تو
تو از تمام آیینه ها مهربانتری
باران چگونه وصف کند شرح حال تو ؟
یوسف ترین غریب قبیله تویی عزیز
پر می کند تمام دلم را خیال تو
ماییم و سینه های پریشان همین و بس
ماییم و مهربانی زهرا خصال تو
دست تو باز مىکند، پنجرههاى بسته را
هم تو سلام مىکنى، رهگذران خسته را
دوباره پاک کردم و به روى رف گذاشتم
آینه قدیمى غبار غم نشسته را
پنجره بى قرار تو، کوچه در انتظار تو
تا که کند نثار تو، لاله دسته دسته را
شب به سحر رساندهام، دیده به ره نشاندهام
گوش به زنگ ماندهام، جمعه عهد بسته را
این دل صاف، کم کمک شدهست، سطحى از تَرک
آه! شکستهتر مخواه آینه شکسته را
"ثابت محمودى" (سهیل)
هر جمعه و سه شنبه نشستم در انتظار
این بار هم نیامده بودی سر قرار
گفتی اگر عاشقی کو نشانه ات؟
من عاشقم...من عاشقم...نشان به همین قلب بی قرار
بر روی ریل های زمان خیره مانده ام
شاید تو را بیاورد از راه یک قطار
حرف دلم عصاره ی این چند واژه است
تا کی شکست؟تا کی خورد شدن بغض انتظار؟
تقویم بی تو هرچه که باشد قشنگ نیست
فرقی نمی کند،چه زمستان و چه بهار
از روزهای آمده و رفته خسته ام
از هرچه کار...پول....ریاکارکارکارکارکار
از هرچه که ریشه اش به حقیقت نمی رسد
از شاخه ی دروغ و از اسم مستعار
روزی تو میرسی و جهان پاک میشود
این شعر اگرچه قابلتان را نداشته آقا
قبول کنیدش
آقا قبول کنیدش به یادگار
منبع:بخش ثبت مطالب تبیان
کاش در این رمضان لایق دیدار شویم
سحری با نظر لطف تو بیدار شویم
کاش منت بگذاری سرمان مهدی جان
تا که همسفره ی تولحظه افطار شویم
منبع:سایت تبیان بخش ثبت مطالب روزانه